جدول جو
جدول جو

معنی او چلیک - جستجوی لغت در جدول جو

او چلیک
ماهی گیرک، از پرندگان کوچک تالابی، سقائک، از خانواده ی آب چلیک که گونه های مختلفی دارد، چیزی که بسیار خیس است و آب از آن می چکد، به تحقیر به آدم
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پُ لِ چِ)
نام محلی کنار راه دوراهی حرمک به زابل میان پل محمدآباد و نهر آب. در 110750گزی دوراهی حرمک
لغت نامه دهخدا
بدغذا، بدقلق، کنایه از آدم بد
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی مرغ (چمن)
فرهنگ گویش مازندرانی
شکاف درز
فرهنگ گویش مازندرانی
کدو سبز کوچک، چوب کوچک در بازی الک دولک
فرهنگ گویش مازندرانی
خشکاندن اشیایی که از آب برگیرند، بیشتر در مورد بافه های.، آبچین
فرهنگ گویش مازندرانی
دو قطعه چوب کوتاه و بلند مربوط به بازی الک و دولک
فرهنگ گویش مازندرانی
اورزین، آبچک، فاصله ی دیوار خانه ها و محل ریزش آب باران از شیروانی.، آب ریز ساختمان، آبچک
فرهنگ گویش مازندرانی